زيروان
در كنار مسجد صاحب الزمان عج زيروان مرقد مطهر و متبرك امامزاده فضل و فاضل و عباس مي باشد كه در حياط آن درخت زيتون قديمي طبق شنيده ها با قدمت بيشتر از هزار سال مي باشد . كه هرسه آنها برادر و در يكجا دفن مي باشند .
امامزاده شاهرضا كه در بيرون از محل در كنار مزارع كشاورزي مي باشد و همه ساله مردم در ايام محرم به صورت دسته به زيارت و پابوس مي روند و ايام تعطيلات و نوروز سيزده بدر در آنجا مي باشند . امزاده هاي ديگري نيز در كنار دبستان ابتدايي زيروان مي باشند كه متاسفانه امروز اثري از آنها نيست .
زيروان جنگلهاي سرسبزي دارد و همواره در فصل تابستان مردم براي تفريح و استراحت و دور شدن از گرما به پلنگ خيل كه مركز تفريح زيرواني ها مي باشند مي روند . و ميتوان گفت چشمه زيباي پلنگ خيل در دل جنگل در پايين دست غربي عمارت صفي آباد قرار دارد. اين چشمه در فاصله 3 كيلومتري از جنوب غربي بهشهر قرار دارد كه باتوجه به كم بودن ميزان آب خروجي آب اين چشمه اندك بوده و لذا جمعيت كمتر در پايين دست رودخانه (بخش زيروان) نسبت به ساير نقاط منطقه بهشهر زندگي مي نمودند
نمايي از مسير چشمه پلنگ خيل
نمايي از كاخ صفي آباد از سمت كوههاي مشرف به چشمه پلنگ خيل
تراز خروجي آب اين چشمه از محل قرارگيري كاخ باشكوه صفي آباد بالاتر بوده و بنابراين به مهندسين زمان شاهان صفوي اين امكان را داده است كه از تكنيك اختلاف تراز (مابين چشمه پلنگ‌خيل و كاخ صفي آباد كه به اصلاح محلي آب چشمه بر كاخ سوار مي‌باشد ) استفاده نموده و با ايجاد آبراهه هاي مصنوعي (به عنوان نمونه ميتوان تنبوشه هاي سفالي ) مسير طبيعي آب چشمه را عوض نموده و به سمت كاخ هدايت نمايند . آب چشمه از ميان كاخ عبور نموده و از سمتي كه اكنون كارخانه بهپاك وجود دارد خارج مي شده و نهايتا زمينهاي كشاورزي پايين دست را مشروب مي نمود . دراين خصوص لازم است ذكر شود كه اين آبراهه ها با توجه به تغيير سيستم آبرساني به سيستم لوله كشي تخريب شده اند و تنها همان زمينهاي كشاورزي پايين دست چشمه از اين منبع مهم آب منطقه استفاده مي نمايند. (حتما به ديدن آن برويد )
متاسفانه بافت معماري زيروان تغيير يافته و از آن محله ساده و قديمي ديگر اثري نيست .
گرچه سالهاست از زيروان زادگاه خودم دور مي باشم اما هميشه براي من محبوب و دوست داشتني مي باشد.
سلام بر تو اي زادگاه من
يادگار روزهاي كودكي ام
صداي باران و جوي روان
صداي قورباغه ها و بوي شاليزارها
نسيم پاييز و برگ ريزان
بوي باغ هاي بهار نارنج
و شكوفه هاي آلوچه
و پرواز سنجاقك ها
و خش خش برگ هاي گردو
بوي نان تازه و تنور
بوي دود گندمزار پس از برداشت
بوي خانه
بوي حياط
بوي باغچه
بوي حوض
بوي همسايه و سلام همه زيرواني ها
بوي همه كساني كه هميشه برايم عزيز و دوست داشتني و فراموش ناشدني مي باشند
صداي همكلاسي هايم و صداي آموزگارم
بوي هاي هاي هم مدرسه اي هايم
بوي زمستان و هيزم و برف ، بوي روزگاران گذشته ،بوي عشق و صميميت زيرواني ها
يادباد آن روزگاران ياد باد
زيروان يادت بخير